خدایا آقامون که داره میاد ؛ مارو تا اون موقع آدم کن ...
 

رهبر معظم: تيرهاى استكبار عليه شما تمام شده ؛ اين تيرهاى آخر است. بايد به توفیق الهی بايستيد.

به نام خدای مهدی عج


امام خامنه ای در تاریخ 1390/12/10


دانلود فایل صوتی مربوطه

پخش آنلاین این فایل


تيرهاى موجود در تركش استكبار عليه شما مردم تمام شده.

هرچه ميتوانستند، ضربه زدند؛ هرچه داشتند و به عقلشان

رسيده، فعاليت كردند؛ اين تيرهاى آخر است. بايد بايستيد؛

بايد به توفيق الهى، به فضل الهى، اراده و

عزم خود را به رخ دشمن بكشيد تا بفهمد كه در مقابل اين ملت

نميتواند مقاومت كند.


منبع سخنان:

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=19170


نویسنده:

پس با این کلام رهبر معظم ؛ علت مشکلات سالهای
 قبل را متوجه میشویم...
امتحانات آخر که موفق بودیم و انشالله  خواهیم بود...


تهدیدات نظامی ؛ فتنه های بین شیعه و سنی؛

اختلاف افکنی بین قومیت ها ؛

ترور دانشمندان و نخبگان ؛فساد اخلاقی؛

تخریب فرهنگ ملی و مذهبی؛

مواد مخدر؛تحریم اقتصادی ؛ بحران بنزین و...

فیلم+عکس: 22 بهمن 1391 از نگاه بچه مثبت/مهرداد

به نام خدای مهدی عج



|/

|/



دانلود همین فیلم با کیفیت بهتر

//////////////////////////////

خدایی اینها آدم بودند مثل خودمون ؛ درخت و فتو شاپ نبودند ...
آدم روحش شاد میشه ، میره راهپیمای میلیونی , دلش قرص میشه ،
با این همه مشکلات ...
خستگیش در میاد ...
انرژی مضاعف میگیره ...
بچه ها هر وقت کم اوردید برید راهپیمایی ... 


حضور نسل چهارم انقلاب در راهپیمایی 22 بهمن1391 ؛

افسران - حضور آواتار بچه مثبت در راهپیمایی 22 بهمن1391  ؛ نسل چهارم انقلاب

ما همه پای کار ایستاده ایم ...



آیت الله بهجت: پیرمرد ها هم ظهور را خواهند دید ... (انشاالله)
اللهم عجل لولیک الفرج


عکس: بچگی اوباما به روایت یکی از میلیون ها تظاهر کننده :)

افسران - عکس: بچگی اوباما به روایت یکی از میلیون ها  تظاهر کننده :)


ما هم بودیم ...

ما هم تا آخر ایستاده ایم ... ؛ تا کور شود چشم استکبار با این همه تحریم و فتنه ...
البته آخرش این است: ظهور منجی عالم بشریت ‘ مهدی (عج)


افسران - عکس: ما تا آخر ایستاده ایم ... ؛ تا کور شود چشم استکبار با این همه تحریم و فتنه ...

فیلم: استقبال از  پیکر شهید گمنام در شهرستان آبیک ...

به نام خدای مهدی (عج)



استقبال از  پیکر شهید گمنام در شهرستان آبیک ...
تصاویر و فیلم خود گویا است ؛ که جوانان نسل امروز ؛ خود چقدر مشتاق شهادتند ...


|/

|/




دعای عهد ؛ دعایی که امام خمینی خیلی از آن استفاده میکردند ؛ ما چطور ؟؟؟

به نام خدای مهدی عج





استاد پناهیان در یک از سخنرانی های خود بیان میکردند که ؛ امام خمینی علاقه شدید به خواندن دعای عهد داشتند ؛ (دعایی که کلیت آن , دعا برای ظهور  ؛ و یا  آرزوی سربازی در عصر ظهور و یا رجعت برای ظهور را میباشد)

و این موضوع را از روی فرسوده بودن بخش و صفحات مربوط به این دعای مفاتیح امام خمینی متوجه شده بودند ...


و دیگر اینکه ...

یکی از نزدیکان امام خمینی رحمه الله علیه می گوید:

یکی از چیزهایی که امام در روزهای آخر به من توصیه می کردند، خواندن دعای عهد بود. ایشان می گفتند: صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی؛ چون در سرنوشت دخالت دارد.[٣]

 

برخی از بزرگان نیز مقید بودند بر اساس روایت امام صادق علیه السلام حتما چهل روز پشت سرهم این دعا را زمزمه کنند.

امام خمینی رحمه الله علیه حتی در موقعی که در بیمارستان بستری بودند، از انس با کتاب مفاتیح الجنان غافل نبودند. پس از رحلت جانگداز ایشان که مفاتیح شان را از بیمارستان به بیت منتقل می کردیم، متوجه شدیم امام در مفاتیح خود در کنار دعای شریف عهد که آن را یک اربعین می خواندند، تاریخ شروع را هشت شوال نوشته اند.[٤]


1. اعتراف به عظمت پروردگار.

2.  درود بر امام مهدی علیه السلام.

3. تجدید بیعت با امام مهدی علیه السلام.

4. درخواست قرار گرفتن در زمره یاران حضرت علیه السلام.

5. رجعت.

6. ظهور.

7. دیدار.


و دیگر اینه...

تبیین  دعای عهد  در بیان امام صادق علیه السلام:

"هركه چهل صبحگاه این عهد را بخواند،از یاوران قائم‏ ما باشدو اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود،خدا او را از قبر بیرون آوردكه در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالى‏ بر هر كلمه هزار حسنه به او كرامت فرمایدو هزار گناه از او محو سازد[٢]. "


پی نوشت:

[1]دیوان غزلیات شمس تبریزی، مولانا جلال الدین محمد بلخی، نشر هرمس.

[2]مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی.

[3]برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج3، ص42.

[4]برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج3، ص42.


دانلود متن دعای عهد

دانلود صوت دعای عهد


اللهم عجل لولیک الفرج


متن دعای عهد:


بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ‏] الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ [بِاسْمِكَ‏] الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّا قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.
خداى اى پروردگار نور بزرگ،و پروردگار كرسى بلند،و پروردگار درياى جوشان،و فرو فرستنده تورات‏ و انجيل و زبور،و پروردگار سايه و حرارت آفتاب،و نازل كننده قرآن بزرگ،و پروردگار فرشتگان‏ مقرّب،و پيامبران و رسولان.خدايا از تو مى‏خواهم به روى كريمت،و به نور وجه نوربخشت،و فرمانروايى ديرينه‏ات،اى زنده و پا برجاى دائم،از تو مى‏خواهم به حق نامت،كه به آن آسمانها و زمينها روشن شد،و به حق نامت كه پيشينيا و پسينيان به آن شايسته مى‏شوند،اى زنده پيش از هر زنده،اى زنده‏ پس از هر زنده،اى زنده در آن وقتى كه زنده‏اى نبود،اى زنده كننده مردگان،و ميراننده زندگان،اى زنده،معبودى جز تو نيست‏
اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [كِتَابُهُ‏] وَ أَحَاطَ بِهِ كِتَابُهُ [عِلْمُهُ‏] اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ‏] وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْما مَقْضِيّا ،
خدايا برسان به مولاى ما امام راهنماى راه‏يافته،قيام كننده به فرمانت كه درودهاى خدا بر او و پدران‏ پاكش،از جانب همه مردان و زنان مؤمن،در مشرقها زمين و مغربهايش،همواريها و كوههايش،خشكيها و درياهايش،و از طرف من و پدر و مادرم،از درودها به گرانى عرش خدا،و كشش‏ كلماتش،و آنچه دانشش برشمرده،و كتابش به آن احاطه يافته،خدايا در صبح اين روز و تا زندگى‏ كنم از روزهايم،براى آن حضرت بر عهده‏ام،عهد و پيمان و بيعت تجديد مى‏كنم،كه از آن‏رو نگردانم،و هيچ‏گاه دست‏ برندارم.خدايا مرا،از ياران و مددكاران و دفاع‏كنندگان از او قرار ده،و از شتابندگان به سويش،در برآوردن‏ خواسته‏هايش،و اطاعت‏كنندگان اوامرش،و مدافعان حضرتش،و پيش‏گيرندگان به جانب خواسته‏اش،و كشته‏شدگان‏ در پيشگاهش.خدايا اگر بين من و او مرگى كه بر بندگانت حتم و قطعى ساختى حائل شد،
فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِرا كَفَنِي شَاهِرا سَيْفِي مُجَرِّدا قَنَاتِي مُلَبِّيا دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ،
كفن پوشيده از قبر مرا بيرون آور،با شمشير از نيام بركشيده،و نيزه برهنه،پاسخگو به دعوت آن دعوت كننده،در ميان شهرنشين و باديه‏نشين.خدايا آن جمال با رشادت،و پيشانى ستوده را به من بنمايان،و با نگاهى از من به او ديده‏ام‏ را سرمه بنه،و در گشايش امرش شتاب كن،و درآمدنش را آسان گردان،و راهش را وسعت بخش،و مرا به راهش درآور،و فرمانش را نافذ كن‏ و پشتش را محكم گردان،خداى به دست او كشورهايت را آباد كن،و بندگانت را به وسيله او زنده فرما،به درستى كه تو فرمودى،و گفته‏ات حق است‏ كه:فساد در خشكى و دريا،در اثر اعمال مردم نمايان شد،خدايا ولىّ‏ات،و فرزند دختر پيامبرت‏ كه به نام رسولت ناميده شده،
حَتَّى لا يَظْفَرَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَيْرَكَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
براى ما آشكار كن،تا به چيزى از باطل دست نيابد،مگر آن را از هم بپاشد،و حق را پابرجا و ثابت نمايد،خدايا او را قرار ده پناهگاهى براى ستمديدگان از بندگانت،و ياور براى كسى‏كه يارى براى خود جز تو نمى‏يابد،و تجديدكننده آنچه از احكام كتابت تعطيل شده،و محكم كننده آنچه از نشانه‏هاى دينت و روشهاى پيامبرت‏ (درود خدا بر او و خاندانش)رسيده است،و او را قرار ده،خدايا،از آنان‏كه از حمله متجاوزان،نگاهش دارى،خدايا پيامبرت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)را به ديدار او،و كسانى كه بر پايه دعوتش از او پيروى كردند شاد كن،و پس از او به درماندگى ما رحم فرما،خدايا اين اندوه را از اين امت به حضور آن حضرت برطرف كن،و در ظهورش براى ما شتاب فرما،كه ديگران ظهورش‏ را دور مى‏بينند،و ما نزديك مى‏بينيم،به مهربانى‏ات اى مهربان‏ترين مهربانان.
آنگاه سه بار بر ران خود دست مى‏زنى،و در هر مرتبه مى‏گويى:
الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ

رهبر معظم 91/6/28: در جمع شما ؛ احساس آمادگی برای کارهای بزرگ؛در هر انسانی زنده میشود.

 به نام خدای مهدی (عج)


دانلود صوت مربوطه



در جمع شما برادر و خواهران عزیز ؛ احساس آمادگی برای کارهای بزرگ در هر انسانی زنده میشود.


جمع جوانان کارکنان ، زحمت کشان نیروهای مسلح ؛ و خانواده آنها یک نمونه گلچین شده ای از ملت ایران است ؛ که در احساسات او در دل او در اندیشه او ؛آرمان های بلند موج میزند.


اللهم عجل لوليك الفرج



اهداف انقلاب به نقل شهید عراقی  1.سرنگونی حکومت پهلوی 2.ایجاد حکومت اسلامی 3. دادن پرچم دست صاحبش

به نام خدای مهدی عج



دانلود فیلم

به نقل از شهید عراقی:


امام خمینی: 3ماموریت اصلی ما در این نهضت

1.سرنگونی حکومت پهلوی 2.ایجاد حکومت اسلامی 3. دادن پرچم به دست صاحبش


شهید عراقی که بود

مشاهده جزئیات


شرح

 وقتي امام در ابتداي نهضت اولين اعلاميه سياسي خود را داد ، (خوب ما در حد فهم خودمان درك ميكرديم ، نمي دانستيم روح خدا كجا را دارد ميزند) گفتيم خوب مردم ايران در فقر و بدبختي و استكبار اين طاغوت هستند و امام مي خواهد اين ايران را به آرامش و رفاه برساند .


گفت با شهيد عراقي بعد از اولين غرشي كه امام كرد ، رفتيم خدمت امام ، شهيد عراقي با همان خلوصي كه داشت گفت حاج آقا واقعاً خيلي خوب مي شد اگر اين چيزي كه شما ميگوييد اتفاق بيافتد . وضع مردم ايران خيلي خوب ميشود .

امام با بي اعتنايي فرمود بله وضع مردم هم خوب ميشود ، ولي ما مأمور به انجام چنين كاري نيستيم .

آقاي عراقي هم آدم سمج ، گفت آقا چي گفتيد ؟

امام فرمود ما براي مأموريت ديگري آمديم ، وضع مردم هم در حاشيه خوب ميشود .

آقاي عراقي گفت براي چه مأموريتي آمده ايد ؟

امام فرمود براي سه مأموريت :

اول سرنگون كردن حكومت پهلوي – دوم استقرار نظام جمهوري اسلامي – سوم ، دادن پرچم حكومت اسلامي به دست صاحب اصلي اش .



|/

|/



اللهم عجل لولیک الفرج



خنده حلال در دیدگاه رسول اکرم (سلام الله) و علی (علیه السلام)

نگاهی به شوخ طبعی‏های پیامبر اعظم(ص)






حوزه نیوز- دین اسلام، دین رحمت و رافت است و خدا از پیامبرش در قرآن به عنوان ˈرحمه للعالمینˈ یاد کرده است. رسول اکرم(ص) همانگونه که با کافران و دشمنان الهی می جنگید در میان مسلمانان با مهربانی برخورد می کردند و حتی گاهی با آنان شوخی می کردند.

ماه ربیع الاول از ماه هایی است که شادی و سرور در آن موج می زند، به ویژه این که میلاد مسعود پیامبراکرم(ص) و امام صادق (ع) در این ماه واقع شده است. به همین منظور به بیان بعضی از شوخی ها و مزاح های پیامبر اسلام (ص) و معیارهای شوخی کردن که در منابع اسلامی آمده، می پردازیم:

سفیدی در چشم

زنی خدمت پیامبر اسلام (ص) آمد و نام شوهرش را برد. حضرت فرمود: شوهرت همان است که در چشمانش سفیدی است؟ گفت: نه در چشمانش سفیدی نیست.

آن زن به خانه آمد و جریان را برای شوهرش تعریف کرد. مرد گفت: آیا نمی بینی که سفیدی چشم من از سیاهی آن بیشتر است.

سیاهان به بهشت نمی روند

پیامبر به پیرزنی از قبیله اشجع فرمود: پیرزنان وارد بهشت نمی شوند. بلال حبشی که سیاه چهره بود، آن پیرزن را ناراحت دید و جریان را به رسول خدا(ص) گفت. پیامبر(ص) فرمود: سیاه هم به بهشت نمی رود.

بلال و پیرزن هر دو ناراحت بودند که ناگهان عباس، عموی پیامبر که پیرمرد بود، آن دو را دید و حال آن دو را برای پیامبر بازگو کرد. رسول خدا (ص) فرمود: پیرمرد هم به بهشت نمی رود.

همه غمگین شده بودند. پیامبر(ص) که چنین دید، همه آنان را فراخواند، دلشان را نرم کرد و فرمود: خداوند، پیرزنان، پیرمردان و سیاهان را به نیکوترین شکل برمی انگیزاند و آنان جوان و نورانی شده به بهشت می روند.

کاش آن اعرابی می آمد

امام کاظم (ع) می فرماید: عربی بدوی نزد پیامبر (ص) می آمد و هدیه و سوغاتی به پیامبر اهدا می کرد. بعد همان ساعت می گفت پول هدیه و سوغات ما را بدهید و رسول خدا (ص) نیز می خندید.

پس از آن جریان هر وقت پیامبر (ص) غمگین می شد، می فرمود: آن اعرابی کجاست. کاش پیش ما می آمد.

خرما با هسته

شوخی و مزاح ظریف و زیبای رسول اکرم (ص ) و امیرمومنان علی (ع) درباره خوردن خرما نیز معروف است. گفته اند روزی آن دو گرامی با هم خرما می خوردند که پیامبر، هسته ها را جلوی علی (ع) می گذاشت و در پایان فرمود: هر که هسته اش بیشتر باشد، پر خور بوده است! 

امیرمومنان در پاسخ گفت: هر که با هسته خورده باشد، پرخورتر بوده است.

غذا بخورم یا نه؟

رسول خدا (ص ) نه تنها خود، شوخی را آغاز می کرد، بلکه زمینه شادی را برای یاران خود فراهم می ساخت. روزی مرد عربی بر آن حضرت که بسیار اندوهگین بود، وارد شد. وی می خواست چیزی بپرسد. اصحاب گفتند: نپرس! چهره پیامبر چنان گرفته است که جرئت پرسیدن نداریم. چهره پیامبر هرگز گرفته نبود، مگر هنگام نزول آیات موعظه یا آیات قیامت.

آن عرب گفت: مرا به حال خود واگذارید. سوگند به خدایی که او را به پیامبری برانگیخت، هرگز رهایش نمی کنم تا خنده بر لبانش ظاهر شود. آن گاه به پیامبر(ص) گفت: ای رسول خدا! شنیده ام دجال با نان و غذا نزد مردم گرسنه می آید. پدر و مادرم به فدایت. آیا باید غذا نخورم تا از لاغری بمیرم یا بهتر است نزد دجال غذای کافی بخورم و چون سیر شدم، به خدا ایمان آورم؟

پیامبر اکرم (ص ) به گونه ای خندید که دندان های مبارکش نمایان شد. سپس فرمود: خیر! خداوند تو را به وسیله آنچه دیگر مومنان را بی نیاز می کند، بی نیاز می سازد.

خرما را با طرف دیگر می خورم

روزی حضرت محمد (ص) به صهیب بن سنان فرمود: در حالی که از چشم درد رنج می بری، خرما می خوری؟ 

صهیب گفت: این چشم من درد می کند و من خرما را با طرف دیگر می خورم.

معیار و اندازه شوخی

سیره رسول خدا (ص) به گونه ای بود که به یارانش اجازه می داد تا در حضور مبارکش، گفته های طنز آمیز ادا کنند. آنان نیز به پیروی از پیامبر (ص) از شوخی های ناپسند پرهیز داشتند، ولی از شوخی های پسندیده دریغ نمی‏کردند.

در مکتب رسول الله (ص ) شوخی باید به اندازه ای باشد که مایه تخریب شخصیت گوینده آن نشود.

قیس بن سعد، یار جوان پیامبر (ص ) پس از توصیف شوخ طبعی پیامبر می گوید: به خدا سوگند! آن حضرت با آن شگفتی و خنده، هیبتش از همه افزون تر بود.

زیاده روی در شوخی، ابهت انسان را در هم می شکند و اسلام هم برای شخصیت پیروان خود ارزش والایی قائل شده است. بنابرین، رسول خدا (ص ) زیاده روی در شوخی کردن را نکوهش می کرد و می فرمود: از شوخی (زیاد) بپرهیز.زیرا ارزش و قداستت شکسته می شود.

از سوی دیگر، خنده زیاد و قهقهه نیز عظمت و متانت آدمی را از بین می برد. از این رو، پیامبر اکرم (ص) فرمود: از خنده بسیار بر حذر باش که دل را می میراند.

شوخی و دروغ

در شوخی نباید از وسایل نامشروعی چون دروغ، برای خنداندن دیگران بهره گرفت. رسول گرامی اسلام در هشداری می فرماید وای بر کسی که کلام دروغی را نقل کند تا دیگران بخندند.

شوخی در چارچوب حق

مزاح باید از زشتی گفتار و نادرستی عاری باشد. پیامبر (ص) در این زمینه می فرماید: من شوخی نمی کنم و سخنی نمی گویم، مگر آنکه در چارچوب حق باشد

یکی از یاران پیامبر از ایشان پرسید: آیا در اینکه با دوستان خود شوخی می کنیم و می خندیم، اشکالی هست ؟ پیامبر در پاسخ فرمود: اگر سخنی ناشایست در میان نباشد، اشکالی ندارد.

مزاح از خوش اخلاقی است

یونس شیبانی روایت می کند که امام صادق (ع) به من فرمود: شوخی کردنتان با یک دیگر چگونه است و من گفتم کم است که امام فرمود: چرا با هم مزاح نمی کنید؟ مزاح از خوش اخلاقی است، همانا با شوخی می توانی برادر دینی ات را مسرور نمایی و رسول خدا (ص) با مردم شوخی می کرد و منظورش این بود که آنان را مسرور سازد.

در حدیثی دیگر از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: مومنی نیست مگر اینکه از شوخی بهره ای دارد و رسول خدا (ص ) مزاح میفرمود ولی جز مطالب حق چیزی نمی گفت.

دشمن خدا

حضرت علی(ع) می فرماید: هر گاه رسول خدا(ص) یکی از اصحابش را غمگین می یافت، او را با شوخی، خرسند می ساخت و می فرمود خداوند دشمن دارد، کسی را که به روی برادرش چهره در هم کشد.

بهترین نشانه شادی

تبسم، بهترین نشانه شادی و نشاط است. چهره رسول الله (ص) نیز هنگام دیدار یاران بیش از دیگران شاداب و خندان نشان می داد و گاه چنان می خندید که دندان های مبارکش نمایان می شد و هرگاه رسول خدا (ص) سخنی می فرمود، سخنش با لبخند همراه بود.

رسول خدا (ص)، هم کلام خویش را با تبسم می آمیخت و هم چهره ای خندان داشت و هم به چهره دیگران لبخند می زد و در حدیثی اینگونه بیان شده که پیامبر(ص) بیش از همه، لبخند داشت و بر روی یارانش لبخند می زد.


منبع:

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=149204

ایشان از شوخی های پسندیده دریغ نمی‏کردند.

به اندازه ای باشد که مایه تخریب کسی نشود.

زیاده روی در شوخی، ابهت انسان را کم میکند

شوخی (زیاد) ارزش و قداست را میشکند

خنده زیاد و قهقهه عظمت و متانت آدمی میکاهد

دوری از خنده بسیار که دل را می میراند.

مزاح باید از زشتی گفتار و نادرستی عاری باشد.

شوخی باید در چارچوب حق باشد

عدم استفاده از دروغ برای خندان دیگران

اگر سخنی ناشایست در میان نباشد، اشکالی ندارد.

مزاح از جمله خوش اخلاقی وسبب سرور برادر دینی میشود

دشمن خداوند؛کسی که به روی برادرش چهره در هم کشد.

پیامبر(ص) بیش از همه، لبخند داشت.



وقتی در شب 21 بهمن سال 57 امام زمان (عج) دستور لغو حکومت نظامی را میدهند ...

به نام خدای مهدی عج







آیت‌الله خزعلی: «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت:

«امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟».
بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید.
تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت.
ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت:
«نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان (عج) است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!».




منبع:

مرکز اسناد انقلاب اسلامی


گفتگو با آیت الله سید علی اکبر قرشی

 

سال‌ها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یک روز در ارومیه شنیدم که آیت‌الله خزعلی در یک سخنرانی عمومی مطلبی قریب به این مضمون گفته است:«امام زمان (عج) در جریان پیروزی انقلاب دوبار به رهبر انقلاب، امام خمینی پیام پیروزی داده است و هدایت فرموده است و این دو پیام به وسیله‌ی شخصی بزرگوار و معنوی به نام «لطیفی» که ساکن تهران است و من او را می‌شناسم، به امام خمینی ابلاغ گردیده است».

 

 

سال‌ها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یک روز در ارومیه شنیدم که آیت‌الله خزعلی در یک سخنرانی عمومی مطلبی قریب به این مضمون گفته است:
«امام زمان (عج) در جریان پیروزی انقلاب دوبار به رهبر انقلاب، امام خمینی پیام پیروزی داده است و هدایت فرموده است و این دو پیام به وسیله‌ی شخصی بزرگوار و معنوی به نام «لطیفی»[1] که ساکن تهران است و من او را می‌شناسم، به امام خمینی ابلاغ گردیده است».
این مسئله برای من خیلی عجیب آمد و سعی کردم به حقیقت آن پی ببرم. تا اینکه چند ماه بعد در مجلس خبرگان، آیت‌الله خزعلی را دیدم و در آن مورد از ایشان سؤال کردم. آقای خزعلی مسئله را کاملاً تأیید کرد. گفتم: «پس اگر من این موضوع را کتبی برای شما بنویسم، جواب مکتوب می‌نویسید؟».
گفت: «بله، مانعی ندارد، شما بنویسید، من هر دو قضیه را در جواب شما می‌نویسم.»
من نوشتم:
«بسم الله الرحمن الرحیم.
حضرت آیت‌الله خزعلی دامت برکاته.
سلام علیکم و رحمة‌الله. راجع به اینکه آقای لطیفی دو دفعه مژده‌ی پیروزی را از طرف امام زمان (عج) به حضرت امام آورد، توضیح فرمایید».
ایشان با خط خود در جواب نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم.
1- پیام به پاریس که فرمودند: «شاه می‌رود، نگران نباشید». امام راحل سؤال می‌کند: «با خونریزی یا بی‌خونریزی؟» می‌گوید: «امام علیه السلام فرمود:«بی‌خونریزی».
2- روز بیست و دوّم بهمن[2]، پیام مبنی بر اینکه «در خانه نمانید، بیرون بریزید وگرنه کشته خواهید شد».
به وسیله‌ی همین پیام، امام خمینی(ره) اعلام فرمود به حکومت نظامی اهمیت ندهید و بریزید بیرون. در نتیجه مردم تهران، بیرون ریختند، حتی خانواده‌های خود را آوردند و در خیابان‌ها نشستند، دیگر در تهران به هیچ وجه امکان آمدن تانک و امثال اینها نبود؛ بنابراین آن توطئه‌ی خطرناکی که در نظر بود تا صدها تانک را وارد تهران کنند و با خونریزی انقلاب را از بین ببرند و محل اقامت امام را بمباران نمایند، منتفی شد.
این موضوع را آقای خزعلی هم شفاهی شهادت داد و هم به‌صورت کتبی نوشت و تأیید کرد. مسئله‌ی دیگر در همین موضوع، خاطره‌ی آقای «مرتضایی‌فر» است که در یکی از مجلات سپاه پاسداران نقل شده و پیام پیروزی امام زمان (عج) به امام خمینی(ره) را تأیید می‌کند.
ایشان در آن خاطره می‌گوید: «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت:
«امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟».
بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید.
تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت.
ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت:
«نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان (عج) است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!».
بنابراین، راز رهبری قاطعانه و پیروزمندانه‌ی امام راحل در پیروزی انقلاب در تأیید غیبی ایشان نهفته و ایشان منظور نظر حضرت صاحب‌الزمان (عج) بود.

منبع: خاطرات آیت الله سید علی اکبر قرشی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، صص136-133.

 

سوال از کاربران اینترنت و صاحبان فکر ؛ چه کسانی علاقه مند به نظام هستند!!! ؟؟؟

به نام خدای مهدی عج



سوال از کاربران اینترنت و صاحبان فکر:


وقتی


رهبر معظم 91/8/10: آمریکایی ها به خودشان وعده  میدادند  این انقلاب از بین خواهد رفت و به نوکرهای مستبد منطقه ای مرتب دلخوشی میدادند تا چند وقت دیگر این انقلاب از بین خواهد رفت ؛ نابود خواهد شد.

می فرمایند.

و وقتی

احمدی نژاد در مناظرات انتخاباتی سال88 :

در طول این چهار سال سعی کردند این دولت را بشکنند(84 تا 88) در همان اوایل این دولت؛  آقای هاشمی پیغامی برای یکی از این پادشاهان حاشیه خلیج فارس فرستاد که شما نگران نباشید ظرف شش ماه این دولت ساقط خواهد شد !!!

گفت.

من چه بگویم که چه کسانی علاقه مند به نظام هستند ؟


دانلود کلیپ

/\/\

|/

|/


یک خاطره زیبا و به یاد ماندنی (مهدوی) از سفر راهیان نور سال 1390

به نام خدای مهدی عج



یک خاطره زیبا و به یاد ماندنی (مهدوی) دارم از سفر راهیان نور سال 1390


یادش به خیر


نوروز سال 1390 بود

رفته بودیم با کاروان راهیان نور ؛ جنوب ...

مناطق مختلف رو بازدید میکردیم ؛ که رسیدیم شلمچه ...

عجب سرزمینی است ... (وصف نشدنی و باید خودتان بروید)

در آن روز مراسمی در حسینیه شلمچه برگزار شده بود و ظاهرا  آیت الله حائری شیرازی هم پیش نماز آن بودند


نماز که تمام شد ؛ ایشان رفتند رو منبر و شروع به صحبت کردند .


(از اونجایی که در مکان هایی مانند این ؛ افراد با سلایق و اخلاقیات مذهبی یکسانی میآیند معمولا سخنان جالبی هم در این مکان ها ایراد میشود///نسبت به محل زندگی عادی //)


ایشان بعد از عرض ادب و خوش  آمد گویی و تبریک عید خدمت زوار بیاناتی درباره شلمچه و توصیف موقعیت معنوی و شهدای آن فرمود و بعلاوه اینکه دل امام زمان پردرد است ؛ همه مشقات و سختی ها مصائب ملت ها را دارند تحمل میکنند ؛ امام علی (ع) 25 سال استخوان درگلو و خار در چشم داشتند و تحمل میکردند ؛ امام زمان ما بیش از هزار و صد سال هست که استخوان در گلو و خار در چشم دارند و مصائب و مشکلات را نظاره و تحمل میکنند ؛  اوضاع و زمانه بسیار پربرکتی داریم ؛

و...

بیداری اسلامی را بنگرید ...

کشور های عربی چطور به پا خواسته اند.

وضع طوری است ...


فکر کنید که الان  امام زمان (عج) ظهور کرده اند ؛ آقا به افرادی چون شمایی که خانه و کاشانه خود را رها کرده اید و به اینجا آمده اید نیاز دارد

برای سربازی ...


فکر کنید که الان شما سربازان امام زمان (عج) هستید .نمیخواهید سربازان امام زمان (عج) را در آغوش بگیرید؟

سربازان امام با هم متحد هستند و نسبت به هم محبت زیادی دارند . بیاییم همدیگر را در آغوش بگیریم و مانند سربازان واقعی امام این اتحاد را نشان دهیم.


بعد از گفتن این نکته همه را به آغوش گرفتن یکدیگر دعوت کرد.


من شور و شوق عجیبی در بین زوار دیدم که بسیار جالب توجه بود ؛ چشمان خیلی ها مملو از اشک شده بود ؛ چه جو روحانی حاکم شد .

هر شخصی با در آغوش گرفتن اطرافیانش شور مهدوی ای میآفرید ...


و من هنوز بعد از دو سال  شیرینی آن وضع را در ذهنم دارم . آنچنان جوی که انسان احساس میکرد ؛ که به واقع آقا ظهور کرده اند و وقت ، وقت گذشت و برادری واقعی است ؛ وقت ایثار است.


خداوند  ایشان  را برای ما حفظ فرماید.


اللهم عجل لولیک الفرج

شهید آوینی ؛ استاد کامل ما, در جنگ نرم ...

با سلام وعرض ادب خدمت همه همسنگران




مدتی است در ارسال ها ؛ کلیپ ها ؛ موضوعات ؛ فقط به شهید گرانقدر احمدی روشن پرداخته ایم (تقریبا)

قبول؟
 ولی زیاده روی و تک پردازی زیاد هم باعث ... میشود.

بماند ؛ اساتید گرانقدری همچون شهید شهریاری ؛ و یا شهید علیمحمدی و رضای نژاد و ... را گویی یادمان رفته

باید انرژی دلجویی و زنده کردن یاد عزیزان را به طور مساوی تقسیم نمود.

به خانواده این عزیزان هم سری بزنید , و**عدالت توجه** ؛  را رعایت کنید.
نکته: **#شهید_آوینی** بیشترین تناسب را با ما افسران جنگ نرم دارند.
اهل قلم بودند ؛ اهل هنر بودند ؛ اهل تهیه مستند بودند  ؛ اهل عکاسی بودند؛  اهل بیان و صوت فوق العاده که بماند؛  اهل فیلم سازی بودند ؛اهل میکس بودند؛  اهل مبارزه با دشمنان در جنگ نرم بودند ؛ یک مهدوی به تمام معنی بودند ؛ و ...
و ...
**خلاصه و  یک کلام ؛ یک افسر تمام عیار جنگ نرم بودند.**
و در کل میتوان گفت** استاد کامل ما؛ در جنگ نرم** ایشان هستند .
که متاسفانه ابعاد وسیع زندگی و خلقیات ایشان هنوز برای ما باز نشده است.
و یک سوال؟؟؟
**نمیشود** ، یک روز را هم با بچه های جنگ نرم قرار بگذارید و بروید سراغ خانواده ایشان ؛ از ایشان سراغ بگیرید ؛ از خلقیاتشان بپرسید.
اصلا چگونه آنچنان اثری از خود بر جای میگذاشتند؟؟؟
جای حضور افسران در خانه ایشان خالی است ،

حی علی خیر العمل ...

 
  BLOGFA.COM